نوشته ابراهیم فرجی پور
آنچه مسلم است اغلب کوهنوردن اهل گفتگو و دارای مهارت در بیان می باشند,ولی متاسفانه معدود افرادی برای نوشتن وانتقال تجارب و اندوخته هایی که سالیان متمادی در عرصه کوهنوردی و صعودها تلاش کرده وبه عنوان تجارب موفق و ناموفق کسب نموده اند علاقه مندی نشان نمی دهند, برخی نوشتن خاطرات و گزارش را نوعی تعریف و خود ستایی از خود دانسته ،و از بیان آن خود داری و تمام اندوخته های ارزشمند خودرا درلوح سینه محفوظ میکنند .در حالی به درستی می توان گفت که با این کار عده زیادی را که به دنبال کسب این تجارب هستند از دسترسی به این اطلاعات محروم می کنند,بی تردید عملکرد و تجارب پیش کسوتان وهیمالیانوردان در فراز و نشیب روزگار دستخوش آماج خطرات و دلنگرانی های مرگ و زندگی با بهایی سنگین بدست آمده و به عنوان چراغ راه نسل آینده خواهد بود,از اینرو به نظر می رسد با نوشتن و بیان خاطرات و ارائه گزارش می توان دانسته ها و اندیشه های ناگفته نسل گذشته وآینده را بهم پیوند داد,لذا نهادهای کوهنوردی و جامعه باید با احترام و حرمت گذاری به فعالین ,هیمالیانوردان و زحمتکشان عرصه کوهنوردی شرایطی فراهم نموده تا با نوشتن و گفتگو,زمینه تبادل تجارب ارزشمند آنان به جامعه منتقل گردد,ازاینرو به نظر می رسدگزارش نویسی یکی از روشهای کم هزینه و مطلوب خواهد بود,لذا آمادگی ذهنی,تمرین و علاقه مندی درتهیه گزارش باعث شادابی و پویایی در جامعه و جلب خواننده میگردد,بدون شک گزارش نویسی نوعی عکس العمل و شناخت منطقی انسان از محیط پیرامون و وقایعی است که شاید فرصت پیش آمده در زمان دیگر براحتی میسر واقع نگردد,گزارشگر باید جهان بینی درست و واقعی ازمحیط کوهستان و پیرامون داشته باشد ورویدادها واتفاقات را بدون دستکاری عینا به مخاطب و جامعه منتقل نماید, پرهیز از نوشتن نسبت به اعمال و کردار خود در فعالیت های ورزشی و کوه باعث تنبلی و از دست دادن فرصت های خوب در برنامه های کوهنوردی بوده و گاها برخی از آنها هیچ وقت فرصت و شرایط تکراری نخواهند داشت, برخی از کوهنوردان گزارش نویسی را وقت تلف کنی و بیان اتفاقات ومسائل پیش پا اوفتاده دانسته در صورتیکه وقوع رخدادها و اتفاقات درگذر زمان راهگشای بخش بزرگی از علاقه مندان و جوانان و نسل آینده خواهد بود و یاد آوری آن گاهی انسان را از خطرات پیرامون آگاه و منجر به مسیر یابی صحیح و درست از منطقه می نماید,یقینا وقوع حوادث وشرایط ویژه همواره بروی قلل مرتفع حادث نمی گردد,بلکه بخشی از وقایعه تلخ وشیرین در ارتفاعات پاین غافلگیرانه در کمین است, (معلم با خط کش چوبی اش زد پشت دستم و گفت جمله هایت زیباست گفتم اجازه آقا پس چرا میزنی؟ نگاهم کرد,پوزخند تلخی زد و گفت میزنم تا همیشه یادت بماند خوب نوشتن و زیبا نوشتن در این دنیا تاوان دارد : شاملو) در سالهای نه چندان دوردر اغلب برنامه ها تهیه گزارش دارای اهمیت زیادی بود و برخی از هنموردان در نوشتن گزارش علاقه مندی خوبی از خود نشان میدادند, به خاطردارم یکی از مربیان قدیمی در طول مسیر برنامه پیشنهاد نوشتن گزارش از قبل را داد و گفت در پایان برنامه آنها را با گزارش بعد از برنامه مقایسه می کنیم, متاسفانه اکنون اغلب یاران علاقه مند وبا ذوق یا پای رفتن به کوه را ندارند و یا برخی از آنان درجمع مانیستند ویا تعداد اندک باقی مانده تحت تاثیر جامعه گذار فعلی هم رنگ جماعت شده و گرفتاریهای روز مره دل دماغی برای آنان نگذاشته است,لذا در روزگار کنونی به ندرت شاهد نوشتن گزارش و کروکی برنامه هستیم وچنانچه کسی نیز اراده ای برای نوشتن داشته باشد بامطالعه آن میتوان نداشتن شور و نشاط وکم حوصلگی نگارنده را در گزارش درک کرد,متاسفانه تکنولوژی وزندگی صنعتی حتی دردورترین مناطق کوهستانی آرامش و تمرکز فکری انسان راگرفته وماتحمل و حوصله ای برای نوشتن نداریم ,از اینرو به نظر می رسد عملکرد نسل فعلی پاسخ گوی توقعات و نیازها نسل آینده نخواهد بود,ودر این عرصه همواره نوعی اضظراب و التهاب در جامعه کوهنوردی مشاهد می گردد. برخی تصور می کنند نوشتن گزارش یکبار برای هر قله کافی و نیازی به دوباره نویسی نیست در صورتیکه اغلب برنامه هاترکیب تیم متغیر بوده و به تجربه ثابت شده به دلیل تغیرات ذاتی طبیعت وشرایط جوی درهر برنامه اتفاقات تازه و متفاوتی رخ می دهد, وانگهی نوشتن وتمرکز کردن به رویدادهای برنامه برای روشنگری ذهن وروان نویسنده مفید و مناسب می باشد, همچنین گزارش به عنوان سوابق معتبر همواره در هر شرایطی اثر مثبت خود را در جامعه کوهنوردی خواهد گذاشت, با مطالعه گزارش خوب,می توان شرایط و موقعیت منطقه مورد نظر را پیش بینی و از قبل با تهیه امکانات و تجهیزات به اجرای برنامه پرداخت. شاید نوشتن گزارش های تکراری برای بعضی از برنامه ها از نظر برخی همنوردان و دوستان کار اضافی و وقت تلف کنی باشد در صورتیکه با نوشتن می توان مشارکت علاقه مندان و جوانان را فراهم کرده و آنان را ترغیب به ثبت اتفاقات روزشماربرنامه ها نمود,گزارش نویس باید فردی با ذوق و علاقه مند باشد تا در تهیه و نوشتن آن اغماض و کوتاهی نکرده و با حوصله ودر اسرع وقت توانایی نوشتن و انعکاس آن را داشته باشد ,گزارش نویسی و انعکاس واقعیت های روزانه نیازمند پویایی و تسلط هنر نوشتن در قالب جملات دلنشین و همگرایی واژه ها ومفاهیم معنا دار ودر بیان مسایل و رخدادها باید رک بود,متاسفانه تکنولوژی وابزارهای فیلم برداری و مدرن روز باعث شده تا انگیزه نوشتن و ثبت وقایع در جامعه کوهنوردی بتدریج از درجه اهمیت کاسته واغلب تمایل و حوصله ایی برای نگارش ندارند, لذابه اطلاعات اینترنتی و نوشته های مکتوب گذشته بسنده کرده ونوشتن ونگارش درخصوص وقایع و رخدادهای جامعه کوهنوردی را برای نسل آینده ضروری نمی دانند, به یقین معلوم نیست این تفکر وایده برخواسته از فرهنگ جامعه کنونی تا چه اندازه مقبولیت عمومی داشته و بتواند پاسخ گوی نیازهای نسل آینده باشد, ولی به نظر می رسد در بینش و نگرش جوانان و قشرهای جامعه کوهنوردی بتدریج نوعی تنبلی و سستی اجباری در نوشتن و خواندن حاکم گردیده است,اغلب اوقات در برنامه های کوهنوردی در یک ستون و صف در حال حرکت و تابع اصول سرپرستی بوده ودر نظر داریم نوشتن گزارش را در فرصت دیگری انجام دهیم,گاهی در ارتفاعات فشارهای روانی و خواب ارتفاع آنچنان به شخص قالب میشود که او فقط قادر است گامهای خود را در صف وستون گروه جابجا کرده و ازمحیط پیرامون بی اطلاع می باشد,وگاها درمسیر یالها و سراشیبی ها بخصوص در شب و هوای مه آلود بدلیل خستگی و کم حوصله رابطه سر قدم و عقب دار قطع شده و در تیم فاصله می افتد, از اینرو باید آگاه باشیم که زمان و فرصت گزارش نویسی را از دست داده و آثار وعلائم و اتفاقات تلخ وشیرین در برنامه ومسیرطی شده منجر به فراموشی می گردد, از اینرو لازم است علاقه مندان در طول مسیر و مدتی را که در کوهستان با همراهان بسر می برند به نکات و رخدادها توجه کرده و آن را یاد داشت نموده ودر فرصت مناسب به ویرایش آن بپردازند ,بدون شک گزارش نویسی و ثبت علایم و نشانه های طبیعت و پیرامون تجارب گران سنگ مصاحبت و تبادل افکار همراهان در لحظه لحظه های صعود و برنامه همانند شکار لحظه هابوده وبایدبا قلم شیوا وبا فروتنی وتواضع دراختیار جامعه و علاقه مندان سپرده شود,با نوشتن میتوان سخت کوشیها و عملکرد گران سنگ خود را از گذشته به دیده و نظر عموم گذاشت و تجارب ارزشمند و سترگ انسان را در صعود به قلل ودر فراز و نشیب روزگار در عرصه گفتار و عمل به جامعه منتقل کرد,زیرا در این عرصه انسان موفق به نوشتن و نقد افکار و اندیشه های خویش خواهد شد,صداقت در نوشتن وبهره گیری از واژه های بدیل در عرصه ورزش کوهنوردی باید با واقیعت ها و محیط پیرامون و تداعی دهنده واقعه و صحنه مورد نظرباشد, گاهی برخی از همنوردان و گزارش نویسان چشم خود را به واقعیت ها بسته ودربیان گزارش اقراق کرده وبرای جلب توجه مخاطب با جملات ساختگی با تعریف و تمجید ازمسیرو منطقه مورد نظر به سانسور واقعیت ها پرداخته وذهن خواننده را از واقعیت های منطقه دور میکنند ویا اصرار دارندمسیرهای پیموده اولین گشایش بوده ودر صحت آن گوش شنواندارند, لذا صحت در گزارش و صداقت درگفتار لذت بخش ودلنشین می باشد, برای انتقال اطلاعات دقیق برنامه و منطقه مورد نظر لازم است نکاتی به عنوان ضروریات تهیه گزارش در نظر گرفته شود, زمانبندی برنامه ,محل برنامه .هماهنگی با نهادهای دولتی و احیانا انتظامی برای ورودی به محل موردنظر,راه رسیدن به محل,راه شوسه راه مال رو وشروع پیاده روی .محل اسکان و امکانات کمکی در منطقه مثل پناهگاه و جان پناه و یا خانه روستایی و مسجد, مسیر ماشین رو کوهستانی,تاریخ برنامه,وضعیت آب شرب, وضعیت جوی ,شرایط اقلیمی و حیات وحش,صدور گواهی صعود ,وضعیت زیست محیطی,مسیر قله وکار ترکیبی,نوع ابزارهای فنی, مقدار مصرف آب و مواد غذایی,تجهیزات و پوشاک,مسیر ثابت گذاری یا نرمال,مسیر ریزش سنگ یا بهمن مسیرهای اصلی و فرعی, ایستگاهای امن برای استراحت و توقف,آیا در مسیر قله دیده میشود,کروکی مسیر و ثبتG .p .s,اسامی مسیرها و مفهوم آن از نظر بومیان, داشتن راهنما از افراد محلی, نام قلل اطراف و مناظر منطقه, سابقه تاریخی منطقه, توضیحاتی در خصوص زمین شناسی قله,پیش بینی هواشناسی در منطقه, شناسایی یالها و دره ها و نیز مسیر یابی در فصول سال,زمانبندی صعود و برگشت از قله,شناسایی مسیرهای یخچالی و نا امن.ظرفیت تعدادنفرات دربرنامه,توانایی اعضای تیم در برنامه,نشان گذاری مناطق بهمن خیز و نا ایمن,ارزیابی قله ومسیر مورد نظر,اطلاع رسانی قبل از برنامه, مطلع ساختن خانواده و نهادهای ذیربط از محتوای برنامه و محل آن,برگزاری جلسه با اعضای تیم در خصوص قله و آشنایی با آن قبل از برنامه .نقد و بررسی برنامه در شرایط مناسب در پایان برنامه و انعکاس آن در گزارش معرفی سرپست و مربیان و کادر اجرایی,ترکیب افراد از نظر جنسیتی,لیست و تهیه اسامی و مشخصات اعضای تیم,تخمین میانگین سنین افراد ,شناسایی فرهنگ و سنتهای مردم منطقه .نیازمندیهای دارویی و موارد پزشکی وامدادی و گرفتن شماره تماس از بومیان جهت دسترسی محلی,وضعیت پوشش آنتن دهی درمنطقه,تشخیص مسیر های اصلی و فرعی مسیرهای قله از نظر قطب نما و موقعیت قله در منطقه از نظر جقرافیایی جلودار و عقب دار ,داشتن بی سیم و ابزارهای ارتباطی در تیم ,هزینه های تغریبی برای یک نفر.
ابراهیم فرجی پور
نظر (0)