تاریخ:۸الی ۱۱ اسفند ۹۹

گرامی داشت یاد همنورد گرامی احمد نیک بیان توسط همنوردان کانون کوه

اطلاعات عمومی برنامه

اطلاعات برنامه

معرفی قله سبلان

مسیرهای  صعود:

به صورت کلی برای صعود به سبلان سه مسیر وجود دارد:
۱- مسیر شمال‌شرقی (مسیر رایج)، که از آبگرم شابیل واقع در جنوب شهر لاهرود در جاده اردبیل به مشکین‌شهر آغاز می‌شود و با عبور از پناهگاه به وسیله یال شرقی به قله می‌رسد. مسیر پناهگاه تا قله کاملاً پاکوب بوده و مشخص است و در بیشتر قسمت‌های آن پرچم‌های راهنما وجود دارد.


۲- مسیر غربی، که از پای دریاچه قره گل شروع می‌شود و پس از گذر از هرم چال و یخچال عظیم هرم به جان‌پناه غربی و سپس قله سبلان می‌رسد.


۳- مسیر جنوبی، که از سمت جنوب قله آغاز می‌شود و در نزدیکی قله به وسیله یال شرقی به قله منتهی می‌شود. در این مسیر جان‌پناهی وجود ندارد. این جبهه سخت‌ترین راه صعود به این قله می‌باشد که از سنگ‌های بزرگ تشکیل شده‌است. پیست اسکی آلوارس که یکی از مجهزترین پیست‌های اسکی ایران است در این مسیر قرار دارد.


فصل صعود:
بهترین زمان صعود ماههای تیر، مرداد و اوایل شهریور است. در ماههای دیگر سال بدلیل حجم برف بسیار زیاد منطقه اردبیل و سبلان و باد شمال زمستانه، دسترسی به جانپناه شرقی و غربی با برفکوبی سنگین و بارکشی زیاد خواهد بود. صعود زمستانه به سبلان از صعود های شاخص به حساب می آید.

درباره سبلان:


سبلان (ترکی آذربایجانی: ساوالان)، سومین قله بلند ایران به ارتفاع ۴۸۱۱ متر یک کوه آتشفشانی غیرفعال که در  ۳۵ کیلومتری غرب شهر اردبیل و ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان مشگین‌شهر در بخش لاهرود قرار دارد و به خاطر آبگرم‌های طبیعی دامنه کوه، طبیعت تابستانی زیبا و پیست اسکی آلوارس مورد توجه گردشگران است. برای این کوه عظیم ۶۰ کیلومتر طول و ۴۵ کیلومتر پهنا تخمین می‌زنند و سطحی که به وسیله آن در آذربایجان قرار گرفته نزدیک به ۶۰۰۰ کیلومتر مربع است.
سبلان متشکل از سه قله اصلی به نامهای سلطان (با ارتفاع ۴۸۱۱ متر)، کسری (با ارتفاع ۴۵۰۰ متر) و هرم (شامل هرم ۱، ۲ و ۳) (با ارتفاع ۴۶۰۰ متر) و قلل کوچک جنوارداغی، قزل بره (شمالی و جنوبی) و … می باشد که در ایام سرد سال پوشیده از برف‌ و یخ و در ایام گرم دارای یخچالهای دائمی هستند.
در جبهه غربی قله سلطان و در کنار جان‌پناه، سنگی به شکل عقاب قراردارد که در طول زمان به نماد سبلان تبدیل شده‌است. این قطعه سنگ به شکل عقابی است که نشسته و سر را به سوی شرق چرخانده‌است. در مسیر صعود از یال شرقی (پناهگاه) سنگهایی به شکل روباه، کبوتر کاکلی و شاه و ملکه وجود دارد که در مسیر پرچم‌های راهنما وجود دارند.

دریاچه قله کوه سبلان، که یکی از بی نظیرترین دریاچه های جهان از نظر قرار گیری در نوک قله می باشد، در دهانه آتشفشانی قله سلطان سبلان به صورت بیضی شکل به ابعاد ۱۴۰ در ۸۰ متر با سطح آب ۲۵ متر از لبه جنوب قرار دارد. دیواره های عظیم سنگی محوطه دریاچه را پوشش داده اند. قسمت جنوبی این دریاچه تقریبا در تمامی ایام سال دارای برف و یخچال است. آب آن تنها از طریق ریزش برف تامین میگردد. و موجود آبزی در آن مشاهده نمی‌شود. به استثنای فصل تابستان ( از اواسط تیر تا اوایل شهریور ) آب دریاچه در تمام فصول سال یخ بسته و منجمد است. درجه حرارت آب از درجه حرارت محیط تبعیت می‌کند و این امر نشان میدهد که آتشفشان سبلان، فعالیت حرارتی ندارد. عمق دریاچه در کناره‌های آن بسیار کم و در اواسط آن زیاد است و چنین به نظر میرسد که آبگیر دریاچه به شکل قیف می‌باشد.
شیروان دره  به عنوان دومین ژئو پارک خاورمیانه، دره ای است عمیق و عریض، که حدودا در ۲۰ کیلومتری جنوب شهرستان در بخش مشگین شرقی و در نزدیکی شهر لاهرود، در دامنه سبلان واقع شده است، ارتفاع سطح آن از دریا ۲۲۰۰ متر و مساحت آن ۷۵ کیلومتر مربع برآورد شده است. طول این دره از حوالی شهر لاهرود تا آبگرم شابیل به بیش از ۳۰ کیلومتر می رسد. این زیستگاه محل زندگی دائمی وحوش متعددی چون خوک، روباه، گرگ، قوچ و میش، خرس قهوه‌ای، کبک، قمری و تعدادی پرندگان مهاجر می‌باشد.  بریدگی ها و دیواره‌های صخره‌ای شیروان دره، چشم انداز ویژه‌ای به این منطقه بخشیده ‌است. سنگها در آن به صورت تندیس هایی دیده می‌شوند که انسان فکر می‌کند هر کدام با دستان هنرمندی با ذوق تراشیده شده ‌است. این منطقه از لحاظ شکل ظاهری و ساختار صخره ها، شباهت بسیاری به صخره های جزیره ماداگاسکار در شرق آفریقا و نیز منطقه کاپادوکیا در ترکیه دارد.

برخی کوه سبلان را محل بعثت پیامبر ایران (زرتشت) می‌دانند و از این نظر مکانی مقدس و مورد احترام است که حتی در میان بومیان و عشایر منطقه به نام آن قسم یاد می‌شود.
طبق اسناد موجود و روایات، زرتشت پیامبر در ۶۴۰ سال قبل از میلاد در آذربایجان تولد یافت و هنگامی که به ۳۰ سالگی رسید، زادگاه خود را ترک گفته و به کوهی رفت. در آن جا ۱۰ سال زرتشت با اهورا مزدا راز و نیاز کرده و کتابی موسوم به اوستا آورد. محل عبادت زرتشت همان سنگ محراب گفته شده است

گزارش برنامه صعود به سبلان

با توجه به تقویم موسسه فرهنگی ورزشی قله ها و طبیعت (کانون کوه) در روز جمعه ساعت ۳ صبح ، تاریخ هشتم اسفند ماه سال ۱۳۹۹ آقای مهدی عباسی با وسیله شخصی از درب منزل در تهران حرکت کرده و پس از سوار شدن در ساعت ۴۵/۳ دقیقه در کرج ، و همراهی با ایشان ، مسیر کرج  ، قزوین  ، زنجان ، سرچم  ، اردبیل را با امید به اجرای یک برنامه خوب در شرایط آب و هوایی مناسب پشت سر گذاشته و  پس از رسیدن به اردبیل و همراهی دوست عزیزمان  آقای حقیقت حجتی عنوان سرپرست برنامه ، صبحانه مفصلی را مهمان دوستان همنورد ش در محل کارشان بودیم (برادران زمانی) و سپس مسیر حرکت را به طرف لاهرود و شابیل طی نمودیم .

در بین مسیر نیز (فخرآباد ) خرید های باقی مانده برای برنامه انجام و همچنین توسط آقای عباسی وضعیت جاده لاهرود به شابیل از دوستان محلی سوال شد که جهت کاهش هزینه ها با وسیله نقلیه آقای عباسی تا شابیل ادامه راه دادیم ،  فقط در چند نقطه به علت وجود برف یخ زده بر روی  جاده کار ما را دشوار نمود و در نهایت ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه به شابیل رسیدیم ، آبگرم شابیل برقرار بود و مسئول آن نیز به پیشواز آمده و برای تبلیغات خود نیز چند عکسی از ما گرفت وما پس از تعویض لباس ها ، در نهایت ساعت ۱۴ و ۱۵ دقیقه شابیل را به قصد پناهگاه شمال شرقی (آمریکایی ها) از کنار تیر های  مسیر تله کابین حرکت کردیم  .

شوربختانه به علت وجود این تله کابین  و با هجوم مردم در تابستان  ، منطقه در این دو دهه گذشته کاملا دگرگون شده و تخریب جبران ناپذیری در منطقه بوجود آمده است که این فاجعه زیست محیطی  بعد از راه اندازی تله کابین بیشتر خواهد شد. هوای منطقه خیلی خوب ، آسمان صاف  و ندای یک صعود خوب را می‌داد.  در بین مسیر شابیل تا پناهگاه به چند تیم  سه و چهار نفره برخورد کردیم از قله برمی گشتند و اکثرآنها کوهنوردان تبریز بودند ( تیمهایی هم از نقده و  مشهد).  هر چه ارتفاع می گرفتیم و به غروب نزدیک می شدیم دما پایین تر می آمد و سوز سرما بیشتر میشد و مجبور می شدیم البسه بیشتری بپوشیم ، تا جایی که در نهایت ساعت ۴۵/۱۸ به پناهگاه رسیدیم  و به داخل یکی از اتاق های پناهگاه رفتیم و بعد از پوشش مناسب و توصیه آقای عباسی ، پوش اول چادر را در داخل پناهگاه به علت سردی هوا برپا کردیم و در داخل چادر استقرار پیدا کردیم و نرم نرمک شروع به تهیه آب برای خوردن ، تهیه سوپ گرم و شام و غیره شدیم لازم به ذکر است که تقریباً تمام مواد غذایی و سوپ ها از قبل توسط دوستان در منزل تهیه و فریز شده و آماده استفاده بود .

بعد از صرف شام و تنقلات راس ساعت ۲۲ کیسه خواب ها را باز کرده و به جهت استراحت به داخل آن رفتیم . هرچند من برای عکاسی دو مرحله ساعت ۱۲ شب و ۴ صبح از کیسه خواب بیرون آمده و تلاش داشتم چند عکس مناسب از قله و منطقه بگیرم که متاسفانه به علت سوز و سرما و باد نتوانستم عکس های مناسبی بگیرم.  روز بعد (نهم اسفند ماه)ساعت ۷ صبح از خواب بیدار شده و بعد  از صرف صبحانه و جمع‌آوری وسایل و چادر راس ساعت ۹:۳۰ جان پناه را به قصد قله و شب مانی در قله ترک  کردیم ، ناگفته نماند که امروز صبح زود ۲ نفر از جوانان کوهنورد رشتی از جانپناه به طرف قله رفته بودند . (تنها کوهنوردانی بودند که ما تا پایان برنامه در منطقه دیدیم )

وضعیت آب و هوا مناسب بود و آقای عباسی از همان ابتدا با کرامپون حرکت کرد در طول مسیر مشکل خاصی نداشتیم فقط در بعضی جاه ها وجود کرامپون درصد ریسک را پایین می آورد و در بعضی جاه ها حرکت با کرامپون کار را سخت می‌کرد.

 تیم سه نفره ما با توجه به کوله های سنگین و داشتن وقت کافی و استراحت های  مناسب در بین مسیر و گذر از کنار سنگ محراب ساعت ۳۰/۱۵ دقیقه به قله سبلان و دریاچه زیبایش رسیدیم (ناگفته نماند با دونفر کوهنورد رشتی در زیر سنگ محراب برخورد کردیم که در حال برگشت از قله بودند ) . ابتدا یادی کردیم از دوستان و یاران جان باخته و سپس یاد عزیزانی که دوست داشتند همراه ما باشند و نبودند . سپس عکس ها و فیلم ها گرفته شد و بعد از آن شروع برقراری کمپ کردیم . با توجه به شرایط آب و هوایی ، باید سعی می کردیم چادر را به خوبی برقرار کنیم تا از باد و سرما در امان باشیم.  به نظر خودمان همین کار را نیز انجام دادیم من نیز برای جلوگیری از تلف شدن وقت در شب پایه دوربینم رادر محل مناسبی برای عکس در شب مستقر کردم و سپس همگی  در چادرمستقر شدیم و شروع به آب کردن برف وخوردن ،  نوشیدن و  یاد یاران کردن باخاطرات شیرین شان .

 ساعت ۲۱ با شروع ورزش باد و جلوگیری از سرما به داخل کیسه خواب رفتیم  و به استراحت پرداختیم ساعت دوازده و نیم شب بود که پوش دوم چادر کنده شد وبا صدای مهیبی ما را از خواب بیدار کرد ، چاره ای نبود و می بایست در این شرایط از کیسه خواب بیرون آمده و مشکل را حل کرد ، کار سختی بود ولی با کمک دوستان این کار عملی گردید و با کمک سنگ و کلنگ و نخهایی که پاره شده بودند ، اصلاح لازم انجام شد.  من نیزاز موقعیت استفاده کردم و برای گرفتن عکس دوربینم را بر روی پایه مستقر کردم ولی متاسفانه به علت شدت باد و سرما نتوانستم عکس مناسبی بگیرم. که در نهایت ساعت ۶ صبح به هر مشکلی که بود توانستم چند قطعه عکس بگیرم . باد تا صبح طول کشید و با توجه به گزارش هواشناسی که گرفته بودیم و می دانستیم که روز بعد در منطقه باد به همراه بارش خواهیم داشت ، می باسیت بهر طریق و با ایمنی کامل منطقه را ترک کنیم تا شرایط بدتر نشود . بعد از صرف صبحانه (املت  ، گوجه آماده و پخته شده و تخم مرغ  ، به علت سردی هوا پوست تخم مرغ شکسته نمی شد و ما مجبور بودیم به سختی با چاقو پوست آن را جدا کنیم ) ساعت ۹ صبح  قله را از سمت غربی به طرف جانپناه غربی و سنگ عقاب ترک کردیم مسیر دارای شیبی تند و ترکیبی از یخ و برف و سنگ و بخشی شن اسکی بود که  می بایست خیلی دقت کرد .

ساعت ۱۰:۱۰ به جانپناه ۴۰۰۰ غربی رسیدیم که شوربختانه جان پناه همانند بیشتر جانپناه های ارتفاعات ، درب آن باز ، داخل جان پناه پربرف و کنار جان پناه نیز تلی از زباله وجود داشت .

ساعت ۱۰:۳۰ جان پناه و سنگ عقاب را ترک کرده و مسیر یال سنگی به طرف پایین و سمت راست را ادامه داده ساعت حدود ۱۳ و ۱۵ دقیقه به انتهای تله کابین مسیر شمال شرقی رسیدیم که در این نقطه مسیرشمال شرقی و غربی با هم یکی می شود و در نهایت ساعت ۱۴ به شابیل رسیدیم .

بعد از جمع آوری وسایل و خوردن چند عدد سیب و پرتقال آماده رفتن به داخل آب گرم شابیل شدیم و واقعاً خستگی ما را برطرف کرد. پس از آبگرم ، غذایی که داشتیم آن را گرم کرده ناهار خورده  و راس ساعت ۱۶ و ۳۰ دقیقه شابیل را به قصد منزل آقای حقیقت در روستای عنبران ترک کردیم . در ضمن به علت یخ زدگی جاده از شابیل به طرف لارود (نرسیده به دوراهی شابیل و قطور سویی ) چند بار ماشین با مشکل مواجه شد که با کمک زنجیر چرخ توانستیم ادامه مسیر دهیم و در نهایت ساعت بیست و سی دقیقه منزل آقای حقیقت رسیدیم . پدر و مادرشان ساعاتی بود که منتظر ما بودند و سفره شام و چای را آماده کرده بودند بعد از احوال پرسی و یادی از دوستانی که چند سال پیش مجدد مهمان این خانواده باصفا بودند ، به سر سفره شام رفته و مفصل از خود پذیرایی کردیم. و سپس تا پاسی از شب (ساعت ۲۴ )در کنار عزیزان بودیم و بعد ازآن به رختخواب و خوابی عمیق .

صبح روز بعد برای عکاسی در روستای عنبران با آقا حقیقت یک ساعتی گشت زدیم و سپس به منزل مراجعت کرده و در کنار پدر و مادر آقای حجتی صبحانه صرف شد و سپس با این خانواده مهربان و دوست داشتنی خدا حافظی کرده و آقا حقیقت تا نمین ما را همراهی کردند و سپس از ایشان جدا شده و به طرف تهران حرکت کردیم  و در بین راه ناهار را صرف کرده ( مواد املتی که آماده در داخل ماشین داشتیم درست کرده و با نان داغ و نوشیدنی صرف شد )و در نهایت ساعت ۴۵/۱۶ دقیقه به گلشهر کرج رسیدیم که در آنجا دوست عزیزمان آقای فرهاد حسینی با اهداء دو لیوان مسی زیبا و دو دسته گل ازما قدردانی کردند و در نهایت آقای عباسی ساعت ۳۰/۱۷ غروب  به منزل رسیدند. 

 

در پایان از خانواده محترم آقای حجت حقیقت تقدیر و تشکر به عمل می آید و همچنین از دوستان و همنوردان عزیزمان در گروه پشتیبان باشگاه و بخصوص جناب آقای فرهاد حسینی گرامی .

چه خوب بود که در این برنامه چند نفر از جوانان با استعداد و توانمند باشگاه کانون کوه این تیم را همراهی می‌کردند ، تا بتوانند تجارب ارزشمندی را توشه راه خود سازند و این تجارب را نیز به دیگران انتقال دهند. همانند شیوه صعودهای زمستانی ، برقراری کمپ در ارتفاعات ودر شرایط سخت ، شب مانی در ارتفاعات بالای ۴۵۰۰ ، مقابله با سرما و استفاده از پو شش‌های مناسب و همچنین استفاده از ابزار فنی و تخصصی ،  این شرایط همیشه برای باشگاه ها و گروهها اتفاق نخواهد افتاد  ،  چه خوب است مدیران باشگاه ها حتماً به چنین مواردی توجه کافی برای ارتقای باشگاه خود داشته باشند.

سرپرست برنامه :حقیقت حجتی

مسئول فنی : مهدی عباسی

گزارش :کامبیز بختیاری

باشگاه کانون کوه

۱۱ اسفند ۱۳۹۹